ذکر سینه زنی دهۀ اول محرم ( ۱۱ شب )
پخش سبک طلیعۀ محرم از کـودکـی سـیـنـه مـیزنــم وقـف حـسین شد سـر و تـنم تـا کـه نـفـس تـوی سـیـنـمـه من از حـسـیـن دل نـمیکـنـم کاش ای خدایا، امروز و فردا * از خدمتم راضی بشن علی و زهرا کاش ای خـدایا، نـوکـر بـمانم * تا جان بـدم تو روضههای شاه تنها بــنـگـر پـریــشـانـم حــسـیـن بـا گـریـه مـیخـوانـم حسین فـــدای تـــو جــانــم حـسـیـن یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک ****************** عـمـریه تو روضه میشـینم اشک غـم از دیده میچـیـنـم ایــنــه امـــیــــدم دم آخـــــر آقــا بــیــایـی بــه بــالــیــنــم میـده شهـادت، این سیـنـۀ من * عـمری برای داغ تو سیـنه زدم من آقــا دعــا کـن، کـه آرزومـه * کـشته بشم تو راه تو گر چه بدم من شــاه غــریـب و بــیکــفــن ای کُــشــتــۀ دور از وطــن کـاشکـی که بـودم بـا تو من یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک **************** مسلم بن عقیل **************** من پـیـک خـون خـدا هـستم در به در کـوچـههـا هـسـتـم تـنـهـا و بـیکـس گــرفــتـار ایـن مـردم بــیوفــا هــسـتـم کردم وصیت، پیکی فرستـنـد * نیا که کـوفه شهر نیـرنگ و فـریبِ کاش مینـوشتم، نـامه به آقـا * اینجا کسی که با عـلی باشه غـریبِ کـوفـه خـودش کـربـبـلاسـت شهـر غـم و رنـج و بـلاست مهـمان کـشی ایـنجا رواست کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن ****************** من گرچه غمگین و دلگـیرم راضی از این درد و تقدیرم شـد عــزّت، و افـتـخـار مـن که بـا لـب تـشـنـه میمـیـرم بـاکی نـدارم، من از شـهـادت * وقـتی که جـانـم نـذر شـاه عـالـمینِ این اشک و آه و، دلشوره من * تـنـهـا بــرای داغ طـفـلان حـسـیـنِ حــالا که در تــاب و تـــبــم ذکــر حــســـیــنِ رو لـــبـــم دل نــــگـــــران زیـــنـــبـــم کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن* کـوفـه نـیـا آقـای مـن **************** ورود به کربلا **************** خـیـمـه نـزن ای حـبـیب من ای آشــنـــای غـــریـب مــن تـرسـم از ایـنـه شود ایـنـجـا درد جــدایــی نـصـیـب مــن آشفـته حـالم، دلـشوره دارم * داغ تو را حس میکنم بر روی دوشم حس میکنم که، تو این بیابان * باید برای مـاتـمت مـشکـی بـپـوشم مـیمــیـرم ایـنـجـا از غـمـت از غــربـت و یــــار کـمـت از نــــــالـــۀ دم بـــه دمــت خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم ****************** مـیســوزم از ســوز آه تــو جــانــم فـــدای نــگـــاه تـــو بــاور نــدارم کـه مـیبـیــنـم بـا چـشـم خـود قـتـلـگــاه تـو انـگـار برادر، دارم میبـیـنـم * که قـامـتت از مـاتم سـقـا شـکـسـته گوئی برادر، دارم میبـینم * آن لحظهای که شمر روی سینه ات نشسته انـگـار مـیبـیـنـد خـواهـرت خـنـجـر بـه روی حـنـجـرت جـــدا شــده از تــن ســـرت خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم * خـیـمه نـزن بـرادرم **************** حضرت رقیه **************** عـمّـه چــرا بــوی نــان آمـد از چـشـمت اشک روان آمد حـسی بـهـم میگه که بـابـام آمـــد ولــی بـینــشــان آمــد دلـتنگ بابام، چیزی نمـیخـوام * جـز دیـدن روی دل آرای پــدر را سر میگذارم، بر روی ماهش * تا که ببوسم روی پُر خون قـمر را این چــیــه تـو طـشـت طـلا خــوش آمــدی ســلام بــابــا دیـــر آمــدی پــیــشـم چـــرا بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین ****************** عــمــه بـرام گـریـه میکـنـد واسه مـوهـام گـریه میکـنـد شـبـهـا هــمـش از کــبــودی پـلک چـشـام گـریـه میکـنـد یـادم نـمـیره، میگـفـتـی بـابـا * مـوی سر دخـتـر باید بـلـند بـمونه سرم شکست و، موهای من سوخت * حالا دیگه گل سر من لخته خونه بـال و پـرم مـرهـم میخـواد پـلـک تـرم مـرهـم میخـواد زخـم سـرم مـرهـم میخـواد بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین* بابای خوب من حسین *************** عبدالله ابن الحسن *************** واویـلـتـاه قـتـلـگـاه غـوغاس خیلی عمو بیکس و تـنهاس عـمّـه بـایـد مـن بـرم مـیـدان حالا سر پـیـکـرش دعـواس دارم میبـیـنـم، بـاران تـیـر و * نیزه میباره رو سر عـمو حـسیـنم چیکار کنم من، که لشکر شمر * افـتاده جـان پـیکـر عـمـو حـسـیـنم عـــمــه رهــایــم کــن بـــرم مــیـــاد صـــدای دلـــبــــرم صـــدای زهـــــرا مــــادرم جـانـم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو ****************** روی تنت پـر شـده خـاشاک افـتادی اینجا چرا صد چاک مـن انـتـقـامت رو میگـیـرم خــون خــدا ای شـه افـلاک پیش نگـاهت، میجنـگـم حالا * یا خـون قـاتل های تو بریـزه یا من دستم فـدای، لـبهای تشنه ات * از این به بعد جسارت سه شعبه با من رو جــســـم تـو فـــدا شـــدم آئـــیـــنـــۀ ســــقــــا شـــــدم بــیدســت کـــربـــلا شــــدم جـانـم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو* جـانم فـدای تو عـمـو **************** قاسم بن الحسن **************** سـر بـنـد یـا فـاطـمـه بـسـتـم شـیـر افکـنِ ضـربۀ شـصتـم شــاگـرد رزم ابـاالـفــضــلـم من قـاسـم بن الحـسن هـستـم تو کـربـلام تا، که جـای بـابـا * جـنگ جـمل بر پا کـنم جای مدیـنه طوفـان شده باز، تو سینۀ من * خـون تـمـام این سـپـاه پـای مـدیـنـه مـن لــشــگــر خــون خــدام غـیرت میبـاره از چشم هام خــــون عــــلـیِّ تــو رگـــام من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک* یا لـیـتـنا کـنـا مـعـک ****************** آه ای عمو من کمین خوردم زخم جگر روی زین خوردم بـرس بـه فـریـاد ســربـازت از روی مرکب زمین خوردم تا که نفـس هـست، بیا کـنارم * تا روی مـاهـت را دم آخـر بـبـیـنـم اما عـمو جان، طاقـت نـدارم * تو را غریب و بی کس و مضطر ببینم بـبـیـن چـقــدر زیــبــا شــدم چـه خـوش قـد و بـالا شـدم شــکـــــر خـــدا فـــدا شــدم من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام* من مجـتـبای کـربلام ************** حضرت علی اصغر ************** داره مـیســوزه دلــم عــلـی از داغ تــو حـاصــلـم عـلـی میدونی که عـاقـبـت میشه شــرمـنـدگـی قـاتــلـم عــلـی دارم میسوزم، که پیش دریا * این خیمهها حتی یه قطره آب نداره کردم دعا تا، شاید علی جان * از آســمـان کــربـلا بــاران بــبــاره ســــرِ تــــو آویِِـــزان شـــده جـسـم تـو نـیـمـه جـان شـده کــار ســـپـــاه آســـان شــده لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی ****************** با قـلب خـون میبـرم تـو را ای غــنـچـۀ پــرپــرم تـو را زیـر عــبــا مـیبــرم حـــرم ای طـفـلـک بـیسـرم تـو را چی کار کنم من، کجا برم من * جان میده مادرت اگر تو رو ببینه در پشت خیمه، یا توی صحرا * باید تو را خاکت کـنم راهـم همینه شــرمـنــدهام مـن از ربــاب کـشته تو را یک قـطـره آب لای لای علی آرام بـخـواب لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی* لای لای علی، لای لای علی *************** حضرت علی اکبر ************** حـرفی بزن ای عـلـی با من میمیـرم از داغت اینجـا من ای قـــوت زانــــوی بـــابـــا افـتــادی افــتـادم از پــا مـن از جا بـلـنـد شو، هـستی لـیـلا * هـیچ کس به فـریاد من تـنها نمـیاد میخوام تو را باز، بغل بگیرم * اما دیـگه دسـتـای من بـالا نـمـیـاد ای هــسـتـی ام ؛ ای اکــبـرم دارد مــیســوزد جــــگــرم عـــمــه رســیــده از حـــرم ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم ****************** ایـنـجـا تو را کـوفــیـان زدند بـا کـیـنـه بـا نـیــزههــا زدند یـــاد غـــم مـــادر افـــتـــادم تــا کـه تـو را بـیهــوا زدند هر جا که میرم، گل داده جسمت * باید چقدر لاله از این صحرا بچینم آه ای علی جان، سختِ که تنها * جـسم تو را میـان این عـبا بچـیـنم سخت است تو را ای اکـبرم بـه ســمــت خـیــمـه بــبــرم بــایــد بـیــان اهـــل حــــرم ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم* ای وای عـلی اکـبـرم *************** حضرت عباس **************** افــتــادی و لـشـکــرم افـتــاد افــتـادی و خـواهــرم افـتــاد ادرک اخــا گـفــتـی و دیــدم تـو قــتـلـگــاه مــادرم افــتـاد وقتی برادر، افتادی از زین * از غصهات در خیمهها افتاده خواهر جسمت برادر، صد پاره گشته * الْآنَ انْـكَـسَـرَ ظَـهْـرِی؛ ای بــرادر آه ای امــــیـــر لـــشــگـــرم خــیـز و بــبــیـن بـی یـاورم داغــت شــکــسـتـه کــمــرم سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا ****************** تــنــهــا امــیــد قــیـــام مــن پـشـت و پــنــاه خـــیــام مـن تـا که تـو هـسـتی حـرم امـنِ ای ذوالــفــقــار نــیـــام مــن حالا که جسم، تو روی خاکِ * انگار داره پشت همه عالم می لرزه ای غیرت الله، برخیز و بنگر * دشمن کمینم را کشد با تیـر و نیـزه گـر چـه شـده دسـتـات قــلــم تـکــیـه بـزن بـه ایـن عــلــم دشـمــن رســیــده بـه حــرم سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا * سـقّـای دشت کـربـلا ***************** شب عاشورا **************** آمـــد شـب آخـــر حــســیــن دلــواپـس خــواهــر حـسـیـن بـا چـشـم تـر مـثـل پــروانـه مـیگـرده دور سـر حـسـیـن صحـرا گرفـته، بوی جدایی * میبـاره اشک فـاطمه از چشم زینب تو اوج گـریه، با هر بهانه * میگـرده دور قـامت مـولایـش امـشب غــوغـایـی شـد تـو کــربــلا از آســمـــان خــیــمـــههــــا مـیبــارد بـــــاران عــــــزا واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلــتـاه ****************** شد کـربـلا غـرق اشک و آه دارد بــرا شـــاه بــیســپـــاه یـه مــادر قــد خـــمــیــدهای روضه میخـونه تو قـتـلگـاه روضه میخونه، از داغ فردا * از پیکری که میره زیر سم مرکب در عـصر فـردا، یکّـه و تنها * فـریـاد وا مـحـمّـدا سـر داده زیـنـب مـیخـوانـد از شـتـاب تـیــر از اصـغــر بـــدون شــیـــر از گـــریـــۀ بــابــای پــیـــر واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلـتـاه * واویـلــتـاه واویـلــتـاه *************** قتلگاه سیدالشهدا *************** هـر جـوریــه پــاشـو بـرادر از قـتـلـگــاه زیـنـب و بــبـر مــانــدن مـیــان نـامــحـرمـا سـخـتِ بـرا دخـتــر حـیــدر پشت پناهم، پاشو کمک کن * باید بـرم خـیمه ولی می لـرزه زانوم چشمهای خیسم، سیاهی میره * نمیزاره از جا بلـند شم درد پهـلـوم بـرات بـمـیــره خــواهــرت خـاکـی شــده مــوی ســرت جــدا شـد از هــم پـیـکــرت بـــرادر غـریـب مـن* بـــرادر غـریـب مـن* بـــرادر غـریـب مـن |